یادمان باشد : وقتی کسی را به خودمان وابسته کردیم ! در برابرش مسؤولیم … در برابر اشکهایش ؛ شکستن غرورش ، لحظههای شکستنش در تنهایی و لحظههای بیقراریش …. و اگر یادمان برود !
در جایی دیگر سرنوشت یادمان خواهد آورد،
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و هشتم خرداد ۱۳۹۳ ساعت 16:28 توسط حامد
|
چرا غمها نمی دانند که من غمگین ترین غمگین این شهرم بیا ای دوست بامن باش که من تنهاترین تنهای این شهرم ............. ..................... ......................... ................................... ............................................ ...................................................... روی قبرم بنویسید کبوتر شد و رفت زیر باران غزلی خواند ، دلش تر شد و رفت چه تفاوت که چه خورده است غم دل یا سم آنقدر غرق جنون بود که پر پر شد